سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

سلام علیکم ، صبح یکشنبه ی شما بخیر ، 26 آبان 1392 هجری شمسی بعد نماز و ماه و ستاره ها هنوز در آسمون

خب کجا بودیم ؟ مدیریت دین بود .

 

مدیریت دین 3 : 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، حم(الدخان/1) ... .  

 

اول  اجازه بدین بعنوان مثال یه گفته ای را از جلد فقه آشنایی با علوم اسلامی شهید مطهری نقل قول کنیم ، برای حرفی که در این فرصت ، تا هوا روشن بشه و بریم سرکار ، می خوایم بزنیم . 

حرفشون اینه که این فقط مثلا بچه ها نیستن که بهشون میگن که اول توحید ، یعنی خدا یکیست ، و یا اول نماز بعد روزه ووو ، خود والدینم بهشون گفته شده همینا رو بگن ، مثلا سیصد ساله که  یکی نیومده که مثلا رسائل مکاسب امروزو بگه ، شب می خوابی صبح همون حرف دیروزه !

یه برنامه از تلویزیون می دیدم ، سخنرانی برادر حسن رحیم پور ازغدی رو ، که برای فردا حرف می زدن که این بحث تو خونه پیش اومد .

حالا مدیر روز از خودمون پیشکش ! مدیریت علمی بیگانه هم بمونه ! مدیریت دینی اونا چرا ؟! 

اصلا مدیریت اونا هم بمونه ! خب تا کی ما حتی مقلدان بزرگ بقول استاد شهید ؟ مگه توپ بازی تو زمین ما نیفتاده ؟ بعد اینکه مثلا : چشم ما به اندام جهان خارج افتاد و یک سیاهی دیدیم ؟  کی دید ؟ مدیر دید کیست ؟

 

آیا بقول بعضیا : فقط خدا ؟ فقط پیامبر ؟ فقط اونا ؟! و الباقی هیچ ؟ ! اینه که بی حکمت نیس گفتن اول صفر ، خالی و تهی ! که بشه توش یه چیزی ریخت و بقول استاد شهید حجت الاسلامش هم ریزنده باشده ! 

حالا خب حجت یعنی چه ؟ مثل توحید اول ؟ یعنی خدا یکیست یعنی چی ؟ خدا ؟ یکی ؟ ووو ؟ بمونه ، ولی آیابرای هیچ ، صفر ، خالی و تهی ؟ و آیا مدیریتش بعد یک مثلا سیاهی ؟ مدیریت کی ؟ یکی مثل ما ؟ پیش از یک سیاهی ؟ یا بعد آن ؟ که چشمش افتاد به جهان خارج و مثلا یک سیاهی دید !؟ 

خب هوا روشن شده دیگه ، یواش یواش بریم سر کار 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :129
بازدید دیروز :377
کل بازدید : 1380124
کل یاداشته ها : 1765


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ